خیلی چیزهاست که دوست دارم اما هیچ وقت نتوانسته ام آنها را داشته باشم و یا در آن شرایط باشم.
همیشه دوست دارم پدربزرگی اهل علم و دانش می داشتم. اما افسوس که هیچ گاه پدربزرگ هایم را ندیدم. پدر پدرم در جوانی دار فانی را وداع گفت و پدر مادرم را به یاد ندارم هرچند انسانی بسیار بسیار شریف بوده. دوست داشتم استاد الهی قمشه ای پدربزرگم باشد. حرف او و کلام ام مثل عسل شیرین و گواراست.
دوست داشتم شغلی داشته باشم که در خدمت طبیعت باشد اما مهندس شدم که وظیفه اش قتل و کشتار طبیعت است.
دوست داشتم راهنمای تورهای کوه نوردی باشم اما هرگز در این راه تلاش نکردم.
دوست داشتم برای عدالت و نور بپاخیزم اما خودم تاریکم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر