۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۹, دوشنبه

دو پرده. رستاخیز

پرده اول:
در سراسر قرآن الگوی انذار خداوند و پیامبرانش درباره رستاخیز و پاسخ ناباوران و کافران تکرار میشود:

- بهوش باشید! رستاخیزی هست و مردگان برانگیخته میشوند و ... روز جزایی هست، دوباره برنگیخته می شوید و ...
+ کی؟ چگونه؟ بعد از خاک شدن بدنها و استخوانها؟ اگر راست میگویید یک نفر از درگذشتگان ما را زنده کنید. این همه گفته اید و تکرار کرده اید، ما تا وقتی نبینیم باور نداریم. 

و پاسخ نوعا عتابی است از سوی خداوند:
- باور ندارید؟ به باران و زنده شدن خاک مرده نگاه کنید، به خلقت اول نگاه کنید، قدرت مطلق خداوند را ببینید، منتظر باشید تا ببینید و ...

دیالوگی است تکرار شونده در آیات قرآن بین خداوند و رسولانش و کافران.


پرده دوم: 
ابراهیم، پیامبر بزرگ خدا که به گفته خداوندش ملکوت خداوند را دیده است و بارها آزمایش شده است و از میان آتش عبور کرده است و پسرش را قربانی کرده است و پسر دیگرش پیامبری است و ... همین سوال را از خدا می کند. می گوید که می خواهد قلبش مطمئن شود. 
چهار پرنده برگیر، آنها را بکش، گوشتشان را مخلوط کن، بر سر کوه بگذار. آنها را صدا کن تا بسوی تو باز آیند. 

ما کجا و ابراهیم کجا؟ ابراهیم خلیل خداوند است و ما نهایتا عوامی گدای رحمت و بخشایش.
او مجاز به پرسش است و پاسخ می گیرد، اما هنگامی که نوبت به کافران می رسد که شاید از روی عقل و نه از روی کینه و سیاه دلی می پرسند، پاسخ عتاب است  و انذار و توقع چشم باز؟

من نمی فهمم! این چه حکمتی است. آن کسی که باید یقین داشته باشد چون هزار مرحله را قبلا طی کرده است، طالب دیدن است تا یقین کند و قلبش آرام گیرد. اما کسی که ادعایی ندارد و حتی کافر است، دلیلی می طلبد، پاسخ عتاب است و انتظار چشم بینا.

من نمی فهمم.
و داستان فقط مختص ابراهیم نیست. موسی هم  میخواهد که وجه خداوند را ببیند. همان موسی که خدواند می گوید که او را برای خود ساختم. هم او که در بیابان شعله و نور خداوند را دیده است و ... 

۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۳, سه‌شنبه

ترس

ترس

این چند روز این کلمه در قالبهای گوناگون برایم تکرار شده است.

اول: دیالوگ بی نظیر سریال/مستند WACO:

* You know how you move a man?
** FEAR
* You figure out what someone's scared of, you can get him to do pretty much anything

دوم: گفتگوی امروزم با مشاور مستقل شرکتی که در آن کار می کنم: آدمها می ترسند. برای ارتباط بهتر با آنها باید ترس شان را زایل کنی.

و سوم: و باز هم ترس. تو را از غیر او می ترسانند، اما مگرنه خداوند برای بنده اش کافی است؟


۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۵, دوشنبه

فهم وحی

قبلا درباره وحی چیزکی نوشته بودم.

چند وقتی هست که می خواهم کمی بر آن اضافه کنم. داستان فهم ما از چگونگی وحی به پیامبر شاید مشابه فهم ما از کارکرد مغز یک فیزیکدان درجه اول باشد. اگر ما با خواندن داستان زندگی او و خواندن کتابها و مقالاتش و ... فهمیدیم که او چگونه به یافته هایش در دنیای فیزیک رسیده، آن وقت میتوانیم امید داشته باشیم که پدیده وحی را درک کنیم.

به گمانم این موضوع امری نیست که فهمیده شود، باید تجربه شود و احتمالا تجربه هر کسی هم مختص خود او خواهد بود. با این حال تجربه حال یک فیزیکدان درجه اول به نظرم به مراتب دست یافتنی تر از تجربه وحی پیامبرانه است.

ما کجا و جایگاه پیامبر کجا؟