۱۳۹۸ مهر ۱۷, چهارشنبه

در سبوعیت نوع بشر هر چه بگوییم کم گفته ایم

- کتاب مجمع الجزایر گولاگ را می خوانم. شاهکاری است در بیان آنچه بر سر مردم اتحاد جماهیر شوروی آمده بود. امواج بازداشت های بی شمار و بی دلیل و تبعید و شکنجه و مرگ.

- درحیرتم از این همه سبوعیت نوع بشر، که این همه درنده خویی از کجا می آید، که ریشه اش کجاست، که درمانش چیست، که سرانجام بشر چیست و چرا آدمیزاد این همه بی رحم است و کی و کجا از خون ریختن و ضجر دادن دیگران سیراب می شود؟

- عکس های فجایع سوریه را می بینم. عکس ها را فردی که می خواهد ناشناس بماند به غرب آورده. بدن های زشت و عور. خاک گرفته، تکه تکه شده، سوخته، لاغر، گرسنگی کشیده، دهان های بی دندان، دهان های چاک شده، اعضای بریده بریده ... 

- در حیرتم که این همه زشتی از کجا می آید و بشر چه موجودی است.

- شاید نظری بیراه باشد، اما شاید، شاید راهی برای کمتر کردن این جنایات در نسل بعد، نشان دادن زشتی این سبوعیت ها با عکس و فیلم مستند به کودکان باشد، که ببینند که واقعا چه می شود، که جنگ را به مثابه بازی نبینند و ضجه های مادران و پدران و فرزندان را بشنوند و ... کاش می شد بوی مرگ و جسد له شده و متغفن را در کام همه فروکرد تا کسی هوس کشتن نکند.