۱۳۸۹ آذر ۷, یکشنبه

خارخسکها

بي بي سي فارسي گزارشي دارد از يك كتاب: اسرار نظم نوين حوزه علميه
جالب ترين بخش متن از ديد من جمله نقل قول شده از آقاي خميني بود (از كتاب كشف الاسرار):
"ای بیخردان! مملکت دین بهشت روی زمین است و آن با دست پاک روحانی تاسیس می شود همین روحانی نیمه جان که شما خارخسکها بنکوهش آنان برخاستید دو ثلث از این کشور یا بیشتر از آن را بی سروصدا اداره می کنند و شما خبرندارید". (کشف الاسرار، ص. ۲۰۲)
حقا كه ريشه ادبيات سياسي معاصر را بايد در نوشته ها و سخنراني هاي آقاي خميني يافت.

۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه

گزينه

خائن بزرگ، همان ديوانه قدرت بي حصر، چند گزينه در پيش رو دارد تا باز هم بر مسند قدرت بماند:
قرباني كردن مليجك درگاه،
به راه انداختن جنگ و خون.
شايد هم تركيبي از هر دو.
-----------
اما خبري از جام زهر نيست، اگر هم باشد دردي از مردم دوا نميشود.
كافي است به سخنان ساليان اخير خائن بزرگ، همان كه قدرت چشمش را كور و گوشش را كر كرده، دوباره گوش دهيم.

كار

مردك هاي حرومزاده ي پست بي شرف.
نفري چهل هزار تومن مي دهد، بعد باعث تعطيلي همه كارها در كشور مي شود.
به قول پيام اين روزها الفاظ از معني افتاده اند، اي كاش مي شد و مي توانستم صفت مناسبي برايش پيدا كنم.
-----------
امروز خبردار شديم كه شركتي كه قبلا در آن كار مي كرديم، تقريبا تعطيل شده. شركت بزرگي كه در ايران بسيار معتبر بود.
دليل تعطيلي: متوقف شدن تمام پروژه ها و تمام طرح ها.
آن همه كارمند و مهندس و كارگر حالا بايد از كجا درآمد داشته باشند؟ كجا بايد كار كنند؟
مي دانم كه مديرهاي شركت با چه همتي تا به اكنون ادامه داده بودند، اما مگر مي شود به صدها نفر حقوق بدهي، بدون اينكه هشت ماه درآمدي داشته باشي؟
----------

۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

انعام

سوره انعام را بسيار دوست دارم،
احساس مي كنم كه مردمان كشورم و همه ما شامل بخش آخر آيه شده ايم.

۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

تار

پیش از شما
به سان شما
بی شمارها

با تار عنکبوت
نوشتند روی باد
کاین دولت خجسته جاوید زنده باد

شفيعي كدكني
------
اصل مطلب از اينجاست.

۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

قانون

هر وقت كه با ايران صحبت مي كنم، اگر از حال و احوال و من خوبم، شما چطوريد و ... فارغ شويم و اگر صحبت به حرف هاي جدي برسد، قلبم مي خواهد كه منفجر شود. مردمي شده ايم كه از هر سو فشرده مي شويم. حكومت حرامي و ناكارآمد، دولت هاي خارجي كه پا روي گلوي مردم گذاشته اند و مردم ناآگاه و بي خبر.
مانده ايم با غربت و خبرهايي كه مي شنويم و مي خوانيم.
مانده ايم كه چه كار كنيم؟ يقين دارم كه مشكلات كشور ما راه حل دارد، البته راه حل طولاني و زمان بر.
اما بر خلاف بسياري كه راه حل را در آمدن رضا خاني ديگر مي بينند، من يقين دارم كه راه حل مان رضا خان و امثالهم نيستند. راستي مگر دار و دسته حاكم، همان ورژن اسلامي رضاخان نيستند؟
راه حل ما بازگشت به خرد و قانون است.
"قانون"، اين كليد طلايي كه ما به آن اعتقادي نداريم. اگر بتوانيم روح قانون گرايي و حركت بر اساس قانون را بين خودمان تقويت كنيم و در عين حال به دنبال قوانين ماندگار باشيم، در مسير درست هستيم، وگرنه وضع همين است كه هست.

۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

سلامتي



وقتي انگشت دستمان مي برد، تازه يادمان مي آيد كه همچو عضوي هم داشته ايم.
----
خدا همه بزرگترها را به سلامت دارد.

۱۳۸۹ آبان ۱۶, یکشنبه

شكر خدا

... "در گذشته حرف دشمن القای حاکمیت دوگانه بود و در برخی ادوار هم برخی افراد دنبال القای این وضعیت در کشور بودند که دولت و مجلس در مقابل ولایت فقیه که محور نظام است، قرار دارد؛ ولی الان این گونه نیست."
-----
تمام هزينه اي كه يك ملت ميدهد براي همين يك دست بودن امور است. "يك" محور.
تمام تاريخ ما پر است از همين مفهوم.
همه سلطانهاي سابق هم در انديشه "محوريت" خود بودند، وضع امروز كشور ما ثمره قرنها تداوم همين انديشه است.

۱۳۸۹ آبان ۱۴, جمعه

برگ


يكي از زيباترين داستان هاي زمان كودكيم داستان آن نقاش پير و سالخورده بود كه همسايه دختركي مريض احوال بود.
باد و باران پاييزي شروع شده بود و دخترك باور داشت كه با افتادن آخرين برگ درختي كه روبروي پنجره اتاقش قرار داشت، زندگيش خاتمه خواهد يافت.
پيرمرد هنرمند، در شبي باراني و توفاني، تمام شب را براي كشيدن برگي روي ديوار و در كنار شاخه ها سپري كرد، به اميد آنكه دخترك بماند.
پيرمرد تمام وجودش را در همان برگ قرار داد و زيباترين برگ عمرش را نقاشي كرد.
صبح روز بعد، بعد از توفان، دخترك با ديدن آن "برگ" زيبا كه از گزند توفان سالم مانده بود، اميدش را باز يافت. نقاش، اما خوش را فداي دخترك و آن برگ هنرمنديش كرده بود.

۱۳۸۹ آبان ۱۳, پنجشنبه

سادگي

Dialog:

A: Hey Kenneth! Did you vote?
K: No, What about you?
A: What??? No!!!!


۱۳۸۹ آبان ۱۰, دوشنبه

تربيت

گمان كنم كه اصل عكس را هم ديده باشيد.
فيلم اين صحنه و اتفاق خونين بعد آن هم موجود است.