۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۵, جمعه

مرگ / شور زندگي

ثانیه ثانیه به مرگ نزدیکتر می شویم.

لحظه مرگمان چگونه خواهد بود؟

---------------------------------------------------------------------------------------

چند روز پیش با راننده ای برخورد کردم که شخصیت بسیار جالبی داشت: سرشار از امید، آرامش، شکرگذار، مثبت و با شور زندگی.

افسوس خوردم که ای کاش من هم همیشه چنین بودم.

از او پرسیدم که چرا این گونه است. گفت که سالها پیش وضع مالی بسیار خوبی داشته اما در یک حادثه تمام مالش را از دست داده و در آستانه دیوانگی قرار داشته. همسرش دچار فشار عصبی وحشتناکی شده و ....

تا اینکه یکی از دوستانش چند تا کتاب به او معرفی می کند مثل کیمیاگر.

راننده می گفت که من به آنچه در این کتابها نوشته شده ایمان دارم: تقدیر، شکر، آرامش. و از روزی که یقین کرده ام،‌آرام شده ام.

بعد هم داستان آن پسر بچه روستایی را گفت که به حرف معلمش یقین کرده و با گفتن بسم الله از روی آب رد می شده.

داستان ما هم همین است. اگر یقین داشته باشیم به حضور دست خدا، آنگاه آرام می شویم. یقین و توکل دو عاملی هستند که هر کس دارد، ‌آرام و با آرامش است.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر