۱۳۸۸ خرداد ۱۰, یکشنبه

راي

چرا احمدی نژاد لیاقت حتی یک رای را ندارد؟

یکم: بدترین خصلت این آدم و اطرافیانش دروغگویی است. این جماعت راست در چشم من و تو و لنز دوربین نگاه می کنند و با وقاحت هر چه تمام تر دروغ می گویند. کافی است به عملکرد 4 ساله آنها نگاهی بیندازیم تا متوجه دروغهای بیشمارشان شویم. دروغ درمورد وضع اقتصاد و سیاست و ...

دوم: این آدم دچار بیماری خود بزرگ بینی است. در تمام کردار و رفتارش هم این خصلت موج می زند. درباره همه چیز نظر دارد و از همه مهم تر اینکه نظر خود را هم درست و کارشناسی شده می داند و به آن اعتقاد دارد. و این موضوع آفت کشنده برای کسی است که امورات یک مملکت را به او می سپرند. کافی است به نظرات اقتصادی او نگاهی داشته باشیم. تقسیم پول بین مردم! حذف یارانه ها و ... همه این امور با فکر شخصی این آقا شکل گرفته و منجر به این فاجعه ملی شده است که هنوز شاید عمق آن برای بسیاری ناپیدا باشد.

سوم: اطرافیان موثر و مهم این آدم را نگاه کنید. تا به آلوده بودن فکر این آدم و خبث اعمال او یقین کنید. کردان، محصولی، مهرداد بذرپاش و ... چگونه است که آدمی که دم از ساده زیستی می زند، وزیری را بر می گزیند که ثروتش در ایران کم سابقه است، محصولی را عرض می کنم. آیا هیچ گاه آقای رییس جمهور، این دغدغه را نداشته اند تا از او بپرسند که این ثروت را از کجا آورده؟ آیا دادن خمس و زکات باعث تطهیر مال می شود؟ و آیا هیچ آدم دیگری به اندازه صادق محصولی زرنگ نبوده که بتواند بعد از جنگ چنین مالی بیندوزد؟ کدام کلام رییس جمهور را باید باور کرد؟ مبازره با مافیای نفتی یا گماردن مافیای نفتی بر مسند وزارت کشور؟ کردان و مدرک تقلبی اش را که رییس جمهور آنگونه از او دفاع می کرد چه؟

چهارم: چرا این پرسش پاسخ داده نمی شود که چه خصلتی در آقای رییس جمهور و ایده های ایشان هست که باعث می شود هیچ کس نتواند با او کار کند. داستان دانش جعفری که به یادمان هست؟ راستی این روزها سومین رییس بانک مرکزی هم استعفا داده است. چرا؟ چرا؟ چرا؟

پنجم: ذلت و خواری که این روزها گریبان کشورمان ایران را در مجامع جهانی گرفته، قابل وصف نیست. این ذلت و خواری تماما ریشه در افکاری دارد که آقای احمدی نژاد نماینده آن است. این روزها اعراب و اسراییل با هم هم پیمان شده اند تا در برابر ایران قرار بگیرند. چرا؟ پاسخ در رفتار دور از سیاست و کیاست شخص احمدی نژاد است که می پندارد با انجام چند سخنرانی آتشین می تواند اسراییل را محو کند.

ذلت و خواری این سالها تمام شدنی نیست، کافی است حافظه مان را انکار نکنیم. داستان ملوانهای انگلیسی را که به خاطر داریم. آنها را به جرم تجاوز به آب های ایران دستگیر کردند اما 48 ساعت بعد چنان آنها را بدرقه کردند و رییس جمهور با آنها وداع کرد که انگار آنها دلاوران و قهرمانان ایرانی هستند. بگذریم که کشور متبوع آنها، انگلستان به ایران 48 ساعت مهلت داده بود و تهدید کرده بود.

و اگر حافطه قوی نداریم ماجرای رکسانا صابری را از یاد نبریم که داستانش متعلق به کمتر از دو هفته است. رکسانا صابری به جرم جاسوسی برای آمریکا دستگیر و به هشت سال حبس محکوم می شود. اما پس از یک هفته دادگاه تجدید نظر او را از اتهام جاسوس مبرا می کند و اکنون او آزاد و رهاست. اگر او جاسوس است، او را در سینه کش دیوار بگذارید و گلوله بارانش کنند و اگر هم بیگناه است پس چرا دادگاه اول او را محکوم دانسته است؟!

ششم: کافی است به کشورهای دوستمان در این سالها نگاهی بیندازیم: ونزوئلا، چین، کره شمالی، بلاروس، روسیه، نیکاراگوئه، کوبا و ...

خاصیت مشترک لیست بالا چیست؟ کمونیست بودن و ضد خدا بودن!!!!!!

جالب است که دوست کشور ما که ادعای مسلمانی اش عالم را فرا گرفته، مشتی کشور بدبخت کمونیستی است!! تو خود بخوان حدیث مفصل. آیا ما برای مقابله با غرب باید بنا کشورهای ضد خداوند متحد باشیم؟؟؟ گریه آور است این سیاستی که ما را دوست کشورهای ضد خدا کرده است!!!!

مگر نه این است که بهترین معیار شناخت افراد و کشورها، دوستانشان هستند، دیگر چه حرفی باقی می ماند؟

هفتم: اتلاف سرمایه های معنوی و مالی در این دولت چنان انبوه و زیاد بوده که فریاد همه را در آورده. چه شد سرمایه نفت 150 دلاری که می توانست کشور را آباد کند؟

پول بیت المال پودر شد و پراکنده شد و بین مردم بخش شد. پولی که می توانست متمرکز شده و هزاران طرح اقتصادی را به سرانجام برساند، تبدیل به صدقه دستی رییس جمهور شد و از کف ملت رفت. پولهای کوچک و بس هدف صرف واردات گوشی موبیل و ماشین و یخچال و تلویزیون و ... شد. ملتی ماند و حسرت کاری که می توانست بکند، اما نکرد.

هشتم: فکر این آدم و معلمین او، این است که آنچه آنها دارند، عین اسلام است و کار صحیح و ثواب. به همسن دلیل آنها خود را فراتر از قانون می دانند و هیچ الزامی به پاسخ گویی در برابر مردم و قانون حس نمی کنند. ماجرای 200 میلیارد تومان پول فاقد سند درشهرداری در زمان احمدی نژاد را از یاد نبریم، ماجرای تفاوت یک میلیارد دلار واریزی به صندوق خزانه را از یاد نبریم و ... اینها چگونه ادعای اسلام دارند؟

نهم: دوست عزیزی می گفت که در بهترین شرایط ما تبدیل به ترکیه می شویم که نظامیان در همه امور دخالت می کنند و ... به او گفتم که نه! در ترکیه، نظامیان با خداوند مخالف هستند و این موضوع را علنی و فاش می گویند، به همین دلیل تکلیف مردم روشن و شفاف است. اما در ایران نظامیان، سپاه و بسیج و جدیدا هم نیروی انتظامی، خود را نماینده خدا می دانند و ادعا دارند که هر چه می کنند مطابق فرمان خداوند است و برای اوست. و خدا می داند که چنین نیست و "فتنه بدتر از کفر است". فتنه ای که ریشه اش در افکار اشتباهی است مشابه طالبان. مگر نه اینکه آقای خمینی گفتند نظامیان در سیاست دخالت نکنند. پس چگونه است که امروز در هر امری، چه سیاسی و چه اقتصادی و چه فرهنگی، پای آنان به این میدان باز شده است؟ و مگر جز این است که احمدی نژاد و دوستانش نماینده سینه چاک و ماحصل فعالیت آنها هستند؟

باقی دردهایم بماند برای بعد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر