ما به کجا می رویم؟ جامعه ما راه به کجا می برد؟
ناراستی و فساد، ظلم و تبعیض، فقر و سیاهی و از همه بدتر ناامیدی.
چند روز قبل مستندی می دیدم درباره خورشید. طبق یافته ها، دمای مرکز خورشید میلیونها درجه سانتی گراد است و دمای سطح آن هزاران درجه. این چگالی عظیم انرژی باعث می شود که دمای زمین در حد معقولی باشد (مثلا ٢٠ تا ٢۵ درجه) تا حیات در آن ممکن گردد.
روشنفکر در جامعه نقش خورشید را دارد. باید آنقدر بالاتر و ÷ر انرژی تر باشد که وقتی ÷رتو فکرش به عوام الناس رسید، بتواند اثری داشته باشد و حیات را در سطح عوام ممکن سازد. اما آنچه در جامعه ما رخ می دهد این گونه نیست. در بطن جامعه ما روشنفکری که هزاران ÷له بالاتر ار عوام باشد وجود ندارد و اینجاست که جامعه ما می ماند بدون رهبر فکری و زمام امورش در دست افراد کوتاه فکر قرار می گیرد.
قرار گرفنت زمام مسیر افکار جامعه در دست افراد کم سواد و کم مایه اثرش همان است که امروز شاهدش هستیم. عوام زدگی و قشری نگری. دین و دنیای انسانها تبدیل به بازیچه ای می شود در دست قدرتمندان. مرگ اینچنین جامعه ای طبیعی است. مگر تعریف مرگ جامعه چیست؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر