۱۳۹۲ مهر ۲, سه‌شنبه

دعوای بی پایان

خوب به سلامتی آقای روحانی وارد خاک امریکا شدند و تا دقایقی دیگر هم سخنرانی خواهند کرد.
بازهم دعا می کنم که دعوای دو کشور امریکا و ایران رو به صلح برود و دنیا از این همه اشتباه دوری کند و در فضای بازتری بشود زندگی کرد و فکر کرد و ... و از همه مهم تر فضای رشد تندروی بسته شود.
اما این طور نمی شود. این را قطع یقین بدانید.
تندروهای دو طرف که کنترل همه منابع را در اختیار دارند، نخواهند گذاشت که مسیر طبیعی طی شود و دو ملت با هم مثل انسان رفتار کنند.
از ایران خبر می رسد که سرداران سپاه در مناصب مختلف از نماینده کجلس گرفته تا فرمانده تیپ فلان و بهمان مشغول عربده کشی مقدس خود هستند، اینجا هم که فضا کاملا معلوم است که باید در کنترل تندروهای اسراییلی باشد و ...
یکی دو ماهی، شاید کمتر، شاید بیشتر این داستانها ادامه دارد و بعد هم مقامات عالیه نظام دوباره رجزخوانی می کنند و دم از حقوق حقّه مردم می زنند و ... همان آش و همان کاسه.

یادمان باشد که 16 سال قبل، درست در همین نقطه بودیم، آن هم بدون 4 قطعنامه سازمان ملل و تحریم های بی شمار آمریکا و غرب. یادمان باشد که رییس جمهورمان نیم ساعت خودش را در یکی از توالت سازمان ملل "مخفی" کرد (شما بخوانید "حبس" کرد) تا از قرار گرفتن در یک عکس که همه سران دنیا و از جمله بیل کلینتون در آن بودند اجتناب کند.
داستان رابطه امریکا و ایران قاطعیت می خواهد و تصمیم، همان چیزهایی که روسای جمهور ایران ندارند. برای آنها تصمیم در ابن باب از "بالا" صادر می شود و آن بالایی هم در چنبره حلقه های قدرت تو در تویی که خودش ساخته چنان گرفتار و اسیر است که حتی اگر خودش هم بخواهد (که نمی خواهد) هرگز نمی تواند از آن چنبره ها رها شود. داستان امریکا تبدیل به تمام فلسفه وجودی جمهوری اسلامی شده. مگر کسی می تواند از ذات خود دست بردارد؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر