۱۳۹۲ مهر ۲, سه‌شنبه

یک / دو / سه

اول: حل مساله رابطه ایران و امریکا فقط با انجام نوعی کودتای داخلی و خارج کردن مهره های مخالف این امر "امکان پذیر" است (شرط لازم، اما نه کافی)، شبیه همان امری که سال شصت رخ داد و صحنه بازی بالکل تغییر کرد. اگر این روزها و بخصوص امروز 2 مهرماه به نوشته و فریادهای این گروهها نگاه کنیم و سابقه رابطه سی و اندی ساله را بررسی کنیم، نیجه ای غیر این موضوع نخواهیم گرفت. این گروه ها هرگز اجازه گشایش نخواهند داد.

دوم: هر چه روزها و هفته ها و ماهها می گذرد به دقّت عبارت "ارتجاع سرخ و سیاه" بیشتر ایمان می آورم. ای کاش مومنان و نویسندگان سرخ می بودند و معجون ساخته شده را می دیدند و طعم گند و کشنده آن را می چشیدند.

سوم: این مشکل فقط داخلی نیست، تا زمانی که امریکا دشمن مناسب و جایگزینی برای ایران پیدا نکند، این داستان از سمت غربی آن همچنان ادامه خواهد یافت. سرمایه گذاری رسانه ای و ... امریکا بعد از سقوط شوروی را نمی توان در یک شب تغییر داد. امریکا و غرب هم مانند نظام جمهوری اسلامی به دشمن نیاز مبرم و حیاتی دارد، اگر دشمن نباشد پس چه کسی و چه دلیلی می تواند توجیه کننده این همه سیستم های امنیتی و مخارج نظامی و ... باشد. تا دشمن جدید و قابل توجیهی برای مردم امریکا "خلق" نشود، داستان ایران ادامه خواهد یافت.

پی نوشت: امیدوارم همه نوشته ام اشتباه باشد و داستان طور دیگری شود که خداوند تواناست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر