۱۳۹۳ مرداد ۲۱, سه‌شنبه

"به جهنم" گفتن روحانی را دست کم نگیریم و در لفظ نمانیم.

"به جهنم" گفتن روحانی را دست کم نگیریم و در لفظ نمانیم.

شبیه این موضوعی که خواهم نوشت را را قبلا بارها نوشته ام و گفته ام، اگر جزء معدود خوانندگان این نوشته ها هستید، شاید خسته شده باشید، اما باز هم می گویم و می نویسم. چه، این نوشته ها بیشتر حکم دفتریادداشت نیمه خصوصی دارد برای خودم.

هر امری برای خود قدر و قراری دارد و تا به آن قرار نرسد حرکت می کند، بالا و پایین می رود، آهسته و کند می شود، اما حرکت می کند. وقتی به قرار خود رسید می میرد و تمام می شود. شاید در حین حرکت بذری هم در زمین بکارد، آن تخم برای خودش حرکت خود را شروع می کند و ... همه ی دنیا همین است. (گمان کنم خیلی فلسفی شد، اما مطمئن هستم ربطی به ایده های مخرب مارکسیستی درباب آینده محتوم دنیا و جامعه انسانی ندارد.)

داستان "به جهنم" حسن روحانی را من در همین چهارچوب می بینم. آن دسته ای که تندرو و ولایی و لرزشی و ارزشی هستند هنوز به قرار و قدر خود نرسیده اند، هنوز فعال هستند. آمدن روحانی و رفتن ا.ن. مسیرشان را بالا و پایین می کند، اما آنها هنوز به قرار خود نرسیده اند، قدر و قرار آنها زهری نابی است که باید در کام مردم ایران بریزند و خود هم از آن کشته شوند. داستان "به جهنم" روحانی معنی دارد. معنی اش این است که فشارهای پشت پرده بر روحانی و ظریف و ... آنقدر زیاد شده است که روحانی خوددار، عنان از کف می دهد و حرف دلش را در دو کلمه می گوید. 
همانطور که بذر اندیشه های خاتمی و بقیه در حال رشد و نموّ است، بذر ولاییان و ارزشی ها و لرزشی ها هم در حال گل دادن و میوه دادن است و احدی نمی تواند آنها را متوقف کند. داستان هسته ای، نبض و قلب تحولات ایران امروز است. این داستان حسن رو حانی را خواهد بلعید و روحانی و ظریف و ... تک تک در این موضوع له خواهند شد، تا آن روزی بیاید که زهر ناب هسته ای در کام همه بیشتر از امروز چکانده شود و ولاییان و ارزشی ها و لرزشی ها هم شهید راه اندیشه های خود شوند و داستان تمام شود و داستان دیگری آغاز شود.

پی نوشت: بارها و بارها به داستان جنگ اول  و دوم و ... فکر کرده ام و به قراری که مثلا ملت آلمان باید به آن می رسیدند، قدر و قراری که خانه هایشان را ویران کرد و میلیونها نفرشان را قربانی کرد و ... تا آن اندیشه ویرانگر مرد، انگار که غول جادو از حرکت باز ایستاد.

سخنان دیروز خامنه ای درباب بی فایده بودن مذاکره با امریکا ادامه همین داستانی است که به زهر ناب خواهد انجامید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر