۱۳۹۲ خرداد ۱۹, یکشنبه

حسین قلی خانی

مناظره سوم آن چیزی شد که نباید می شد و بخشی از رازها از پرده بیرون افتاد.
آشکارتر از هر همیشه شد که روش حکومت روشی حسین قلی خانی است، اصلا معلوم نیست که هر کس چه کاره است و تصمیمات را چه کسی می گیرد. اوج این پرده دری وقتی بود که آقای ولایتی داستان قرار و مدارش با فرانسه را گفت. 
اصلا آقای ولایتی چه کاره بوده که می رود و مذاکره می کند و نتیجه می گیرد؟ مشاور مقام عظماء بوده که بوده! مگر مقام عظما نماینده در هیئت مذاکره کننده ندارد؟ اصلا مگر همه ی آنها دست نشانده ی آقا نیستند؟

داستان کشور ما از روز اول انقلاب این بوده که هر کس قلدرتر باشد، کار دلخواهش را می کند و مثل گاو جلو می رود، بعد هم بقیه ی مقامات و خود حضرت آقا مجبور می شوند برای حفظ آبرو و آبروداری تمام قد از او دفاع کنند. بازهم می گویم که بر خلاف نظر بسیاری که گمان دارند همه ی امور از مصدر آقا جاری و ساری می شود، به نظرم اتفاقا آقا در این بازی مثل باقی مهرهاست، فقط گاهی وزن و اهمیتش بیشتر می شود، وگرنه او هم عضوی است از این قبیله ی بی نظم و نسق.

روش حکومت داری در جمهوری اسلامی در یک عبارت ساده و آشنا خلاصه می شود: "حسین قلی خانی"
.....
.....
.....
از یک نوشته:  ... والا من گمان دارم که سررشته امور از دست همه خارج شده، از اول هم در دست کسی نبوده، الان هم نیست. تصمیمات در این سیستم جکومتی تصمیمات قبیله ای است. آقای عظما هم در نقش رییس سوری قبیله هستند و بیشتر برای ترسوندن بچه ها از بیشون استفاده می شه. تصمیمات قبیله ای یعنی یک کسی که گردنش کلفت هست کاری می کنه، بقیه ی قبیله هم به دلیل رسوم قبیله و "هویت قبیله" باید از اون کار و تصمیم حمایت کنند، هرچند همه شون هم می دونند که کار از اساس اشتباه بوده و همه دارن ضرر می کنن. اتفاقا این تصمیمات قبیله ای در وطن خودمون و در قبایل عشایر و ... به وفور دیده می شه. مثلا داستان خونخواهی و کشتن اعضای قبیله ی دیگر و ... همه اعضای قبیله می دانند که خودشون هم در معرض خطر خونخواهی وکشته شدن هستند، اما چون روش دیگه ای در ذهن ندارند و "هویت" قبیله ای براشون از همه چی مهم تر هست، به این رسم تن می دهند و ... تصمیمات قبیله ای در حکومت ایران هم کم نیست، مثلا داستان گروگان گیری و سفارت آمریکا. شما ببین که همه ی آدمهای حکومت با این داستان مشکل دارن، اما چون یک حرومزاده ای به نام موسوی خوئئنی ها این کار رو شروع کرده (به دلایل کاملا مرموز و سیاسی فرای مرزهای ایران) و اون موقع حضرت ایشون در قبیله بودند و گردن کلفت، بقیه هم "مجبور" به همراهی شدن و ... به نظر بنده ی حقیر زیر دستان آقا هر کدوم برا خودشون قلمرویی دارند و هر کاری بخواهند می کنند و ...

۱ نظر:

  1. من فکر می کنم ما یکم زیادی تلاش می کنیم برای رفتارهای احمقانه؛ قلدر بازی و خباثت، بی نظمی و تعصب یک قاعده و سیستمی پیدا کنیم که باهاش توجیه کنیم و شاید هم پیش بینی کنیم چه بلای دیگه ای سرمون میاد. مثلا این نوشته عکس نظر تو رو داره:
    مشابه چنین اتفاقاتی، تاکنون به دفعات در جمهوری اسلامی ایران به وقوع پیوسته و مکررا اثبات کرده اند که ناچیز محاسبه کردن قدرت رهبر در معادلات داخلی حکومت ایران، تا اطلاع ثانوی، ممکن نخواهد بود (BBC)
    حالا یا این یا اون یا حتی سیستم توجیهی توطئه چه فرقی می کنه. مگر اینکه یکسی بخواد تا گردن بره توی این قضایا

    پاسخحذف