۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۰, پنجشنبه

تحقير ملي


تو "قهرمان ملي" هستي. (عين فرمايش آقاي كاظم جلالي، نماينده مردم در مجلس شوراي اسلامي)
مقدمت گل باران. از جهنم به بهشت وطن خوش آمدي.

قاتل با حلقه گل بر گردن پا بر خاك پاك وطن نهاد.

مسخره است، نه؟
يكي از قاتلان بختيار كه از بخت بدش قبل از پرواز به ايران در فرودگاه ژنو به دست پليس گرفتار شده بود، با گذراندن هجده سال حبس به وطن بازگشت و مورد استقبال رسمي مقامات دولتي قرار گرفت.

----------------------------------------------------

وطن ما امروز پناهگاه قاتلان است و زندان بقيه آدمها.

قتل قتل است. چه بختيار باشد، چه علي.
كشتن و ترور در مذهب شيعه حرام است. آيا براي بختيار دادگاهي با حضور وي و وكيل مدافعش برگزار شده بود و دادگاه او را بر اساس قوانين به اعدام محكوم كرده بود؟

به راستي چقدر قباحت دارد كه از يك قاتل استقبال رسمي شود. چقدر دردآور است، چقدر بايد فرياد بزنيم تا خدا صداي ما را بشنود؟
شايد خدا ما را به حال خودمان رها كرده تا آنقدر تحقير شويم تا ....

۷ نظر:

  1. چقدر این جمله ات درست و دلنشین بود: وطن امروز ما پناهگاه قاتلان ...
    منو یاد شعار های دانشجو ها می اندازه که می گفتن: ایران شده بازداشتگاه، اوین شده دانشگاه.
    فقط این نبود، فداییان اسلام هم همین کار رو کردند اما الان اسطوره ساخته اند ازشون

    پاسخحذف
  2. در مورد فداييان اسلام، تاريخ رو كلا تغيير دادند، و جالبه كه بسياري از جمله خود من اطلاع درستي از اونها نداشتيم. اينجا كه اومدم و دسترسي به اطلاعات راحت تر شد، تازه فهميدم كه داستان چي بوده.
    مثلا جالبه كه فداييان اسلام بدترين و زشت ترين صفات و الفاظ رو براي آيت ا.. بروجردي بكار مي بردند و آشوب و فتنه اي در قم ايجاد كرده بودند كه مدتها به درازا كشيد و نهايتا منجر به اخراج اونها از شهر شد و .... و جالب تر اينكه فقط و فقط تعداد بسيار بسيار معدودي از اونها حمايت مي كردند كه .... 

    پاسخحذف
  3. با روایاتی که می گه پیامبر دستور قتل یه شاعر یهودی که با اسامی زنان مسلمان هجویه می ساخت چه کار باید کرد؟

    پاسخحذف
  4. اول بايد ديد كه داستان اين روايت چقدر درسته. اگر داستان صحت داشت، هر چي پيامبر (ويا هر پيامبري)بگه درسته.
    خيلي دگماتيك بود؟

    پاسخحذف
  5. ادامه: نكته اينجاست كه الان پيامبر نداريم و هيچ كسي هم حق نداره جون مردم رو بگيره مگر اينكه طبق قانون باشه.

    پاسخحذف
  6. اگر قرار باشه استدلال کنی (یعنی از عقل استفاده کنی) که روایتی درسته یا نه اونوقت حد این کار کجاست؟ اونوقت تو تابع عقلت شدی ( که باید بشی) نه سنت.تو دینی رو قبول می کنی که از فیلتر عقلت رد شده نه دینی که در روایتها منعکس شده و ممکنه حقیقت داشته باشه. اگر بخواهیم قسمت دوم حرفتو قبول کنیم (فحش از دهن او طیبات است) اونوقت با اون عده ای که باور دارند اون داستان حقیقت داره و می خوان پیرو واقعی پیامبر باشند باید چه کار کرد؟ حرف چه کسی حجته؟ ولی فقیه؟
    به نظرم پذیرش استلال تو به همین نظامی که می بینی منجر می شه.

    پاسخحذف
  7. اول: تحقيق در مورد درستي و صحت روايات حد نداره، تا هر جا كه اطلاعات و منطق اجازه بده مي شه و بايد جلو رفت.
    دوم: اگر پيامبر واقعا پيامبر باشد، فحش از دهان او خارج نمي شود كه مجبور باشيم به آن جمله "فحش از دهن او از طيبات است" اعتقادي داشته باشيم.
    سوم: از ديدگاه من پيامبر اگر حكم قتل نفس دهد، فرمانش واجب است، اما كس ديگري اين اذن را ندارد، بنابراين پيرو واقعي بودن نمي تواند باعث اذن بر خون ريزي شود.
    چهارم: در اين مورد، داستان خضر و موسي به نظرم حرف آخر را مي زند. در آنجا حتي موسي كه نور چشمي خداوند است هم اذن قتل نفس ندارد و بايد ساكت و مطيع باشد، پس از موسي، من و شما و بقيه آدمها كجاي كار هستند؟
    پنجم: پست بعدي را در مورد موسي و خضر خواهم نوشت ان شاء الله.

    پاسخحذف