۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

تنازع بقا

براي بقا در نظام جمهوري اسلامي، اثبات وفاداري كافي نيست، بايد اثبات كني كه ديگران خيانت پيشه هستند. اين روال از سي سال قبل تا به امروز برقرار بوده و مرتبا قرباني هاي جديد و بيشتري مي گرفته و مي گيرد.

اين چرخه معيوب به دست تك تك انسانها ساخته مي شود، اما تك تك آدمها قادر به مبارزه با آن نيستند.

در اين حلقه فيدبك مثبت، افراد بايد مرتبا بر هم سبقت بگيرند و در هر لحظه، شرايط را بغرنج تر و پيچيده تر نمايند. شرط زنده ماندن در اين سيستم همين است: همواره شرايط را آشفته تر و پررنگ تر كن، به ديگران انگ بزن، خودت را در جبهه خودي ها نشان بده، بقيه را خائن معرفي كن، دشمن بتراش، براي نفر بالا دستي هر كاري بكن و عين حال منتظر خيانت او باش، "سيستم" را تقديس كن اما حرفي از المانهاي سيستم نزن و ...

مثال هايي كه در اين يك سال ديديم، براي اثبات مدعاي فوق كافي است، شايد كريه ترين و سخيف ترين آنها، سخنراني احمد خاتمي در فيضيه قم بود بر سر داستان پاره كردن عكس آقاي خميني. نمونه تازه تر و مسخره تر را در اين خبر بخوانيد، آنجايي كه نمايندگان (؟؟!!) مردم در مجلس به طرفداري از شريعتمداري داد سخن سر داده اند.
قباحت هم حدي دارد. دارد؟؟؟؟




پي نوشت: نوشته زير را چند ساعتي به عنوان يك متن مسقل قرار داده بودم، اما ديدم اين هم نمونه بدي نيست:

لاريجاني گفت: "چندی پیش افرادی گفتند سپاه علاوه بر قوه دفاعی و فرهنگی در اقتصاد نیز حضور پیدا کرده و این نوعی بلوکه کردن است و من همانجا به یاد سخن امام خمینی افتادم که هنگامی که برخی به ایشان گفتند سپاه به دنبال کودتا است گفتند اگر سپاه کودتا کند خوب است."


۲ نظر:

  1. به قول یکی که می گفت ما همه داخل خودمون یه احمدی نژاد کوچولو داریم. حالا من فکر می کنم یه امام کوچولو هم داریم. امامی که وقتی هنوز در فرانسه بود تفکراتش در مورد حکومت، دموکراسی بود. این جا که اومد کم کم ولایت فقیه بیشتر شد تا این که متمم قانون اساسی اوج اختیارات ولایت فقیه رو تضمین کرد.
    همه ی ما یه امام کوچولو درونمون داریم. به شخصه وقتی پروژه ای رو شروع می کنم اولش کلی طرح های خوب خوب دارم تو کلم اما کم کم می بینم که سخته، نمی شه، بودجه کمه، تخمین زمان و هزینه اشتباهه و خیلی چیزهای دیگه. آخرش یه پروژه ی پر از قناصی تحویل می دم!
    مهم نیست که چقدر خوب نقد می کنیم، موقع عمل که می رسه، وقتی از بیرون گود میایم داخلش اون وقت می فهمیم که همه ی ما یه امام کوچولو درونمون داریم.

    پاسخحذف
  2. این قباحت حدی ندارد. مثل خوره که به جان افتد. اما اتفاقا تلاش می کنند بگویند بر همه چیز مسلطند و آنچه از دستشان در می رود خطای آنانی است که به اندازه کافی مخلص نیستند.
    اما سوال من اینست که چرا در مورد بعضیها آنقدر که می توانند قباحت بخرج بدهند هنوز نداده اند. از ترسشان است یا از رذالت بیشترشان نمی دانم

    پاسخحذف