۱۳۸۹ فروردین ۲۱, شنبه

امانت



... انّا عرضنا الامانة علي لاسّموات و الارض و الجبال
فابين ان يحملنها و اشفقن و حملها الاانسان
انّه كان ظلوما جهولا

... ما امانت را بر آسمانها و زمين و كوه ها عرضه كرديم
و آنها از تحمل آن سرباز زدند و از آن ترسيدند ولي انسان آن را بر دوش گرفت
به راستي كه او ستمگري نادان بود
(سوره احزاب، آيه هفتاد و دوم)

چند پرسش: آن امانت چه بود؟
چرا خداوند امانتي را به ديگران عرضه داشت؟
چند لحظه درباره مفهوم امانت فكر كنيم. "امانت"، اصلا يعني چه؟
يعني مثلا من به شما چيزي مي دهم و بعد مدتي آن را از شما سالم باز خواهم خواست.
اما چرا بايد چيزي را امانت دهم؟ شايد شما آن را خواسته باشيد تا كاري را با آن انجام دهيد، كاري كه بدون داشتن امانت از عهده آن برنياييد، شايد هم من نتوانم آن را براي مدتي نزد خود نگه دارم و بخواهم كه آن شيء را مدتي نزد شما بسپارم و ....

آنچه خداوند به آسمانها و زمين و كوه ها عرضه كرده و آنها از آن ترسان شدند چه بوده؟
انسان چه امري را بر عهده و به امانت گرفته تا آن را پس از مدتي "سالم" برگرداند؟
"سالم" برگرداندن امانت خداوندي يعني چه؟
اصلا امانت حداوندي چيست؟

۷ نظر:

  1. حتما خوتون بهتر از من میدونید
    امانت اینجا چند مصداق داره مثلا در بعضی تفاسیر ذککر شده مراد عقل و قدرت انتخاب انسانه و بر اساس همین نیروی عقل و اختیار مسئولیت پیدا میکنه و لذا میشه ازش سوال کرد که خوب از عهده بر اومده یا نه
    یه جا گفته شده مراد ولایت علی علیه السلامه
    و به نظر من مراد از اینکه گفته شده انسان ظالمه یعنی حق این بزرگوار رو نشناختینم
    جای دیگه امانت به قران تعبیر شده

    خدا عاقبت همه ما رو خیر قرار بده
    اگر خواستید منابع رو بعدا براتون میگم

    پاسخحذف
  2. ممنون از زحمتي كه كشيدي.
    واقعا و كاملا نمي دونم، به همين خاطر پرسيده بودم و خواسته بودم پرسش خودم رو با بقيه به اشتراك بگذارم

    اگر منابعي كه نام بردي رو برام بگي، ممنون مي شم

    پاسخحذف
  3. (إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‏
    ... فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها
    ... وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ)
    همان نيروى عاقله و نفس ناطقه است كه در دفتر و حساب جداگانه‏اى براى بشر بنيانگذارى نموده است و بر اين اساس همه شؤن وجودى انسان از جمله زندگى او بر مبناى مسئوليت نهاده شده و افعال اختيارى او سير و حركت ذاتى او معرفى شده و زندگى او بطور دائم و ابدى است و فضايل و كمالات او بر محور كرامت نفس ناطقه و موهبت روح باو دور ميزند.
    انوار درخشان ص 61

    انند تفسير «امانت» در اين آيه كه مى‏فرمايد: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ‏
    (ما امانت را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم، همه از پذيرش و حمل آن خود دارى ورزيدند و انديشه كردند و ترسيدند و انسان آنرا پذيرفت و حمل نمود ...)
    إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا
    مقصود از امانت چنانچه در دو سوره نساء و مؤمنون و غير آن دو و در اين سوره اندكى قبل از اين اشاره شد لطيفه‏ى سيّاره‏ى انسانى است، كه در خزانه‏ى حقّ تعالى گوهرى با ارزش‏تر و بهتر از آن نبوده.
    لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ تعليل عرضه داشتن امانت، يا حمل انسان است، چنانچه قول خداى تعالى: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ
    تعليل قول خدا: اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيداً يا تعليل قول خدا: «يُصْلِحْ لَكُمْ و يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ مى‏باشد.
    اين معنا از كلام خداى تعالى نيز استفاده مى‏شود، آنجا كه مى‏فرمايد:" إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا"
    و آنجا كه مى‏فرمايد:" إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً" و آنجا كه مى‏فرمايد:" إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ" و نيز مى‏فرمايد:" إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‏ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏".


    ترجمه تفسیر المیزان ج2 ص
    176



    و روى عبد الرزاق عن معمر عن زيد بن أسلم قال: الْأَمانَةَ
    ثلاث في الصلاة و الصيام و الجنابة.
    نخست بزرگترين و مهمترين امتياز انسان را بر تمام جهان خلقت بيان فرموده، مى‏گويد: «ما امانت (تعهد، تكليف، و ولايت الهيه) را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه داشتيم» (إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ)
    .
    «اما آنها (موجودات عظيم و بزرگ عالم خلقت) از حمل آن سر بر تافتند و از آن هراسيدند» (فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها)
    .
    «اما انسان (اين اعجوبه عالم آفرينش جلو آمد و) آن را بر دوش كشيد»! (وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ)
    .
    ولى افسوس كه «او بسيار ظالم و جاهل بود» چون قدر اين مقام عظيم را نشناخت و به خود ستم كرد! (إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا)
    .
    إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا
    ».برگزیده تفسیر نمونه ص 635



    انسان در كنار زمينه‏هاى مثبتى كه دارد، همچون داشتن روح الهى، برترى بر فرشتگان و سجود آنان بر او و قدرت نفوذ و تسخير هستى و مانند آن، نقاط منفى زيادى نيز دارد كه در آيات قرآن به آن اشاره شده است، از قبيل: «ظَلُوماً جَهُولًا،
    أَكْثَرَ شَيْ‏ءٍ جَدَلًا، جَزُوعاً، هَلُوعاً، مَنُوعاً، لَفِي خُسْرٍ، لَيَطْغى‏،». و ...
    1 انسان، برتر از آسمان‏ها و زمين است. انسان، امين خدا در هستى است. «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‏
    ... فَأَبَيْنَ‏
    ... وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ»
    2 هستى شعور دارد. «عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ»
    ...
    3 نعمت‏هاى الهى به انسان (عقل، اراده، فطرت، هدايت پيامبران و ...) امانت الهى است. در امانت خيانت نكنيم كه از بزرگ‏ترين ظلم‏ها است. «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ
    ... ظَلُوماً»
    تتفسیر نور ج 7 ص188


    اگر خواستید بعدا بیشر براتون میفرستم نمیدونم اینها کافی هست یا نه

    پاسخحذف
  4. دوست عزيزم

    بسيار بسيار متشكر بابت لطفي كه داريد.

    پاسخحذف
  5. از نظر من این آیه عجیب ترین و مهم ترین آیه ی قرآنه. من هم نمی تونم بفهممش. شاید اگر قرار بود تفسیر واحدی داشته باشه، خدا این قدر در لفافه نمی گفت و اسم امانت روش نمی گذاشت. شاید این همون نظریه است که می گه هر کسی در دنیا برای هدف خاص خودش ساخته شده و هیچ دو انسانی از یک راه به خدا نمی رسند.
    من فکر می کنم نکته ی زیبای دیگه ای هم توی این آیه هست اون هم عبارت ظلوما جهولا است. انگار خدا این دو صفت رو در ذات انسان گذاشته و این دو تا رو تقبیح نمی کنه!

    پاسخحذف
  6. به نظر من هم آنچه در مورد صفت ها بيان شده، حكم جمله خبري داره و خدا ارزش گذاري نكرده. موافقم!
    اما متوجه نشدم كه ربط امانت و هدف خاص هر كسي در دنيا چيه.

    پاسخحذف
  7. این نظریه رو من توی کتاب کیمیاگر کوییلو خوند. این که هر کس توی زندگی هدف خاص خودش رو باید محقق کنه و راه خاص خودش رو بره. رابطه ای که من فکر می کنم با امانت داره اینه که خداوند ترکیب خاصی از امیال و غرایز و نیازها رو در فطرت هر کس قرار می ده و این همون امانته. این ترکیب خاص باعث می شه که یه راه خاص توی دنیا وجود داشته باشه که مقدر برای این آدمه شاید این آدم این راه رو بره یا نره شاید هم این راه رو تغییر بده اما مهم اینه که این آدم در برابر اون امانت مسئوله و باید از راهی بالاخره اون رو به مقصد برسونه.
    البته این نظریات فلسفی متعلق به خودمه! :دی

    پاسخحذف