۱۳۸۸ مرداد ۱۵, پنجشنبه

خون

اين اولين بار نيست كه در حكومت جمهوري اسلامي خون ريخته مي شود.
فرق اين بار با دفعات پيش در چند نكته است:
اول: شبكه هاي نوين گردش اطلاعات. در آن سالها فضاي رسانه هاي بسيار محدودتر بود. اينترنت و تويتر و فيسبوكي در كار نبود. نهايتا راديوهاي برون مرزي بودند كه گوش كمتر كسي به آنها شنوا بود. پس، صداي ريختن خون كمتر به بيرون درز مي كرد و اگر هم صدايي مي آمد، با صداي قوي تري مانند صداي جنگ و ... آن صدا خاموش مي شد.
دوم: آن سالها، "ديگراني" در زندان ها و سياه چالها بودند. اما امروز كساني در بند هستند كه خود زماني جز سيستم بودند و براي استحكام پايه هاي آن تلاشها كرده اند. و اينكه تريبوني هم براي فرياد كردن دارند، هرچند بسيار محدود.
سوم: در آن سالهاي نكبت، هنوز توجيهات ايدئولوژيك براي بسياري جذاب بود و رهبري هم وجود داشت كه اغلب مردم به راي او به ديده حكم قطعي اسلام مي نگريستند.
چهارم: آن روزها شرايط "انقلابي" بود و حذف "ضدانقلابي" جايز. اما امروز شرايط انقلابي نيست، شرايط "امنيتي" است و اغلب مردم از شرايط امنيتي ناراضي هستند.
پنچم و از همه مهم تر: آن روزها داغ بوديم (يا بهتر بگويم، داغ بودند) و نمي فهميدند كه خون، خون است و جان انسان حرمت دارد.

در هر رو، سنت حكومت فعلي بر هدر دادن خون "انسانها" ست. فرقي هم بين امروز و ديروز نيست. خون، خون است و خون ريخته شده گريبان گير است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر