۱۳۹۲ خرداد ۷, سه‌شنبه

تربیت، آنچه مهم است

واقعا فرق اینکه فلانی رییس جمهور شود یا دیگری چیست؟ 
با دوست عزیزی صحبت می کردم، حرف به این پرسش رسید. برای خیلی از دوستان دور و نزدیک "وضع" مملکت مهم است. برای من اهمیت ماجرا در امر دیگری است. برای من مهم است که در 8 سال آینده چه کسی به مردم "آموزش" عملی و گفتاری می دهد. برای من "آموزش" از هر امر دیگری مهم تر است. برای من مهم این است که آیا روال ریاکاری و دغل بازی می خواهد ادامه یابد یا نه. برای من مهم است که رییس مملکت صادق باشد، درستکار و پذیرای حق باشد. از اشتباهات خود عذر خواهی کند. برای من مهم است که آنکه رییس می شود دروغ نگوید، اخلاق و شرف داشته باشد. و صد البته که باید مدیر باشد. اما آنکس که مدیریت در رگ و پی اش جاری است اما اخلاق و شرف ندارد، سر سوزنی از دردهای مردم و ما نخواهد کاست.

من آن کسی را می خواهم که نسل ها را تربیت کند، کسی که خودش "تربیت" شده باشد، نه ولنگاری همانند این کسی که این روزها روزهای آخر ریاستش است. تربیتی هم که در ذهن دارم فرسنگ ها با امری که این سالهای نکبت گرفته به نام تربیت دینی شناخته می شود فاصله دارد. تربیت دینی اصیل همان تربیت اخلاقی و پاک است که متاسفانه در دیالوگ تربیت دینی ما اصولا جایی ندارد. تربیت دینی متداول جامعه ما تربیتی است مبتنی بر شارلاتانیسم و دوز و کلک و حقه و پدرسوختگی. تربیتی که به آدمهای اهل هیئت و جلسه های معمول یاد می دهد که دروغ بگویند، حق مردم را بخورند، حلال را حرام و حرام را حلال کنند ... و هر کثافتکاری می خواهند انجام دهند، بعدا هم با نذر و صدقه و خورشت و آبگوشتی همه ی کثافتکاری ها را پاک کنند. در یک کلمه تربیت "بازار".
من می بینم که همه ی اصول اخلاقی و دینی و ... رو به نابودی است و آنهایی که در مصدر امور هستند یا اصولا وقت و توجهی به این همه نابودی ندارند یا اینکه اصلا خودشان مروج آن هستند.
من می بینم که برای پهلوی مجروح حضرت فاطمه گریبان می درند، اما برای کودکی که باید تمام عمر قربانی تجاوز جنسی باشد، کسی حرفی نمی زند،
من می بینم که لات های محل عزاداران حسینی هستند،  هیچ هم نمی دانند، حتی نمی دانند که ابوالفضل روز عاشورا کشته شد یا تاسوعا (و آیا اصلا مهم است؟)،
من می بینم که مردم کشورم غذای فاسد می خورند و از بهداشت خبری نیست، پس کجاست آن دینی که همیشه به ما می گفتند: النظافة من الایمان؟؟؟ من می بینم که وقتی گوشت کثافت و آلوده از "قطب جنوب" وارد کشور می شود، دغدغه آقایان ضبح شرعی است، نه اینکه چرا این گوشت های آلوده ی برگشت خورده از همه کشورهای مقصد سر از ایران درآورده است. 
من می خواهم آن کسی بر من حکومت کند که همانند علی باشد، صادق باشد، نه همانند معاویه که این روزها این آقایان بحق دست او را از پشت بسته اند در بی ناموسی و بی شرافتی و خدعه و نیرنگ.
اصلا فرق علی و معاویه برای من در همین است: اگر علی باشد، به مردم امور نیکو منتقل می شود، آموزش آموزش مفید خواهد بود، اما اگر معاویه باشد، مردم فریبکار خواهند بود، مردم بی شرف می شوند، مردم آموزش بد می بینند، مردم "بد" می شوند.

واقعا مهم است که چه کسی برای 8 سال رییس خواهد بود. مردم و همه ی ما نیاز به الگو داریم.

۳ نظر:

  1. مردمی که 24 سال، نه، 35 سال الگوی اولشون فاسد بوده دو دسته اند : یا دیگه الگو پذیر نیستند پس فرقی نمی کنه که کی 8 سال دیگه اسما رئیس میشه. یا اینگه اصلا رئیس رو بعنوان الگو قبول ندارن پس بازم فرقی نمی کنه.

    پاسخحذف
  2. اتفاقا فرق داره، خودت نگاه کن که این حرامزاده سیاسی دروغگو بر سر همه اخلاقیات ما چه آورد. قبلا این طور فاجعه آمیز نبود. به نظرم آدمی که اصول اخلاقی و شرف داشته باشه، می تونه باعث خیر بسیار بشه، لااقل سیستم رو از همین که هست کثافت تر نکنه

    پاسخحذف
  3. این دروغگو دستش خیلی وقته رو شده ولی کم نبودن و نخواهند بود پلیدهایی که در ظاهر موجه هستند. کی بدش می یاد بالاسرش یکی باشه که فهم و شعور داشته باشه و پست نباشه. ولی دقت کن به روندی که چطور انتظارات رو تقلیل می ده که هر دفعه به بد بجای بدتر راضی تر می شیم.

    پاسخحذف