ماه هاست که منتظر دریافت چهار برگ کاغذ هستیم. روزی نیست که جعبه نامه ها را باز نکنم و یا ساعتی نیست که وب سایت مربوطه را به امید تغییری دوباره نگاه نکنم.
همیشه فکر می کنم که آن مادران و پدران و همسران و فرزندانی که سالها چشم به راه عزیزشان بوده اند چه کشیده اند.
بدتر از انتظار در دنیا نیست.
مدتهاست که می خواستم این را بنویسم، شرم داشتم.
پی نوشت: شکر خدا، همان امروزی که این نوشته را پست کردم، مدارک تایید شد :)
پی نوشت: شکر خدا، همان امروزی که این نوشته را پست کردم، مدارک تایید شد :)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر