۱۳۹۴ مهر ۱۷, جمعه

سابقه آدم ها چقدر مهم است؟

سابقه آدم ها چقدر مهم است؟ برای من همیشه مهم بوده. من هرگز نتوانسته ام بین موقعیت حال و گذشته افراد تمایزی قایل شوم. اعتراف می کنم که قضاوتم درباره ی آدم ها بسیار بستگی به گذشته آنها دارد.
اما آیا این روش درست است؟ نمی دانم. واقعا نمی دانم. اما اطمینان دارم که این پرسش و این رویکرد در شکل دادن به زندگی مهم است. همه ی ما دیر یا زود مجبور خواهیم بود تصمیمی بگیریم که یک وجه آن سابقه فردی است. مثال ملموس آن گوش دادن به سخنان و باور کردن حرف های دکتر سروش است. من از سروش به علت رفتار انقلابی اش و سابقه اش در شورای انقلاب فرهنگی دل خوشی ندارم، و این ناخوشی ام همیشه در قضاوتم درباره او موثر بوده. چگونه نباشد؟؟؟ نمی دانم. اصلا باید باشد یا نه. نمی دانم. من انسانم و حافظه دارم. نمی توانم گذشته را پاک کنم و فقط حال را ببینم. چگونه می توانم.

داستان پیچیده تر و عمیق تر از مثال دکتر سروش و ... است.

فرض کنیم که داستان پیامبران (همانگونه که در متن دینی ما قرآن آمده) واقعی باشد. 

خداوند موسی (ع) را به سوی فرعون می فرستد و او را به راهی دیگر دعوت می کند. "اما موسی سابقا آدم کشته است". چگونه باید دل خود را از عمل کسی که آدم کشته است پاک نگه داشت و به دعوت او گوش داد؟ این کار یعنی فرعون بتواند دو امر را همزمان انجام دهد: به یک آدم کش گوش دهد و به اواعتماد کند و سپس از فرعونیت خود دست بردارد. این کار سخت است. هر کسی در صدد بهانه ای است برای فرار از تغییر. چه بهانه ای بهتر از اینکه موسی آدم کش است؟ آیا خداوند گزینه بهتری نداشت؟ سابقه آدم کشی چیزی نیست که به سادگی بتوان از آن گذشت. چگونه باید باور کرد که کسی که آدم کشته مصلح است؟



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر