۱۳۹۲ شهریور ۲, شنبه

قرون وسطی

در سوریه مردم قتل عام می شوند و هر روز آتش جنگ شیعی-سنی شعله ورتر می شود، 
در لبنان بمبی در جنوب بیروت در قلب ناحیه مورد نفوذ حزب ا... منفجر می شود، چند روز بعد دو بمب در شمال لبنان در مناطق سنی نشین منفجر می شود و القاعده مغرب اسلامی به حزب ا... هشدار می دهد و قصد خونخواهی دارد.
در پاکستان و افغانستان سنی ها و شیعیان به جان هم افتاده اند،
...
اما در بین علمای اسلامی-شیعی انگار که نه انگار، انگار همه شان به خواب رفته اند. هنوز در مورد طهارت و ... مساله می گویند و بحث و فحص می کنند. اگر معاون وزیری هم از بین جماعت سنی انتخاب شود، رگ غیرت آقایان قم می جنبد و هشدار کشدار می دهد و از بسط قدرت سنی ها نگران می شوند... اما آنجا که خون انسانها می ریزد، همه شان خاموش هستند و در خواب نیمروز. 
...
این دین، چه شیعی، چه سنی دوای درد ما نیست. این علما و فضلای خود خوانده، چه سنی، چه شیعه، مرهم درد مردم نبوده و نخواهند بود. این جماعت فقط در فکر تکرار مکررات خود هستند، بحث های بی انتها و بی فایده. فکر آنها هنوز درگیر تلفظ "ظ" و "ض" است، درگیر مجعولات ساختگی به نام حدیث و سنت. کافی است پای منبر هر دو طرف بنشینید و درباره ی یک موضوع مهم از آنها بپرسید. سنی برایت حدیث از رسول ا... می آورد که کذا و کذا، شیعه برایت حدیث می آورد از رسول خدا و فلان امام که نه کذا و نه کذا. امت بدبخت اسلامی هم گیر افتاده در بین این جماعت بی سواد مغرور بی شرم حیا.

ای کاش انسان عاقلی در بین جماعت برپا می خواست و اقامه خون "انسان" می کرد، بدون توجه به قومیت و قبیله و دین و مذهب اش.
جهان اسلام سال هاست که وارد قرون وسطی خود شده است. باید دید که چه عاملی مردم مدهوش را به هوش می آورد و یادشان می آورد که "انسان" باشید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر