۱۳۹۲ مرداد ۳۰, چهارشنبه

حال شعبون خان چطوره؟

پرده اول: 
دختر خانم نسل دومی در دانشگاه ما بودند که اصولا فارسی خیلی کم می دانستند و با کلی تپق و بدبختی شاید کلمه ای فارسی می گفتند، اما وقتی نوبت به رقص جاهلی با کلاه شاپو و دستمال گردن قرمز یزدی می رسید، حقیقتا گوی سبقت را از همه می ربودند.

پرده دوم:
یکی دو روز پیش یکی از دوستان خیلی قدیمی، پستی در فیس بوک به اشتراک گذاشته بودند از رقص جاهلی خودشان در فستیوال فرهنگی کلگری که الحق بی نظیر اجرا شده بود.
اما نکته جالب داستان اینجاست که دوست قدیمی بنده در ظاهر هیچ وقت شباهتی با موجودات جاهلی نداشته و اصولا فرسنگ ها از آنها بدور است و تا آنجا که من می دانستم دل خوشی از آن جماعت ندارد و کلا آدم "فرنگی مآبی" هستند.

و اما بهانه ی این نوشته: این روزها مصادف است با شصتمین سالگرد کودتای 28 مرداد. کودتایی که بخش جدایی ناپذیرش دار و دسته شعبان خان بودند. همان لات و لوت های تهران و جاهل مسلکان.
انگار که این داستان "جاهلی" در خون ما رفته است و از ما جدا نمی شود. 

پرده آخر: کم نیستند دوستان متجددی که هر از گاهی بخش هایی از "قیصر" کیمیایی را به اشتراک می گذارند و آن دیالوگ های سخیف داش مشتی وار و بی سر و ته را نقل می کنند و آهی از دل می کشند به یاد آن روزها.

بیچاره مصدق و امثالهم، با چه جماعتی طرف بوده و هستند، ملغمه ی نادر و بی نظیر سنت "جاهلی" و مدرنیته و ...
------------------------------------------------------------------
این یوتیوب را در ماه رمضان از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش کرده اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر