۱۳۸۸ خرداد ۲۳, شنبه

ك و د ت ا

در تهران و در ايران كودتا شده است.
كودتايي به نام مردم و در واقع به ضرر آنها.
دست احمدي نژاد و خامنه اي در اين بازي در دست سپاه و اطلاعات است.

چنان بغضي در گلو دارم كه نمي توانم هيچ كاري كنم.
از موسوي خبري نيست. مي گويند كه در خانه اش حبس شده است. از كروبي هم خبري نيست.
مردم به صورت فله اي در خيابانها سر و صدا مي كنند و پليس هم با عصبانيت تمام آنها را مي زند.

اگر به سرعت، اين داستان رهبري پيدا نكند، غائله در نطفه خفه مي شود و داستان دوباره مي شود آتش زير خاكستر و آنچه خواهد ماند ياس است و آوارگي.

از رفسنجاني هم خبري نيست، به گمانم او به انتهاي خط رسيده است. اولين مصاحبه ا.ن. بعد از اتمام انتخابات هم مملو بود از خط و نشانها براي رفسنجاني.
ا.ن. شمشير را از رو بسته است و فعلا دست بزن ماجرا از آن اوست.

مهاجراني در نوشته هايش اين بار رسما نام خامنه اي را آورده و تبديل جمهوري اسلامي به حكومت اسلامي رو تبريك گفته.

در ايران ظلم و جور بيداد مي كند و من اينجا نشسته ام به چه اميدي؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر