۱۳۹۵ تیر ۲۳, چهارشنبه

آیا او واقعا هست؟ آب کم جو تشنگی آور بدست

ایمان دارم که سئوال داشتن همیشه شرط لازم برای جلو رفتن است. 
اگر می خواهید دانشجوی دکتری شوید، ببینید که آیا سوالی دارید که مدتهاست مغزتان را مشغول کرده است؟ اگر می خواهید فرزندان و یا دانش اموزان خود را سر شوق بیاورید، ذهن پویای آنها را تشویق به پرسیدن کنید. اگر جواب ها را مفت و مجانی در دسترس آنها بگذارید کسل و بی انگیزه می شوند، آخر سر هم قدر هیچ چیزی را هم نخواهند دانست.

====

این روزها و ماه ها پرسشی ذهنم را سخت درگیر کرده است:

آیا واقعا امام زمانی وجود دارد یا اینکه او خلق شده ذهن و خواست انسان هایی است که از کثافتکاری های دنیای اطرافشان عاصی و خسته شده اند، اما چاره ای نمی یابند؟
دراین باره و در تمام این سالها آنچه هر چه شنیده ام و خوانده ام کمتر دلیل عقلی و روشن و سالمی یافته ام. هرچه بوده روایات و نقل قول هایی بوده که در صحت آنها تردید وجود دارد و اگر کسی به دیده ی موشکافانه به آنها بنگرد (و اتفاقا اگر اصول ارایه شده در "همان تعالیم" را برای بررسی صحت آنها بکار برد) کمتر چیزی دستگیرش خواهد شد.

این سوال بخصوص بعد از خواندن کتاب طباطبایی، "مکتب در فرايند تکامل"، برایم جدی تر شده است. کتابی است که خواندنش برایم جذاب و پرثمر بود و خواندن آن را توصیه می کنم.


۱ نظر:

  1. من نظر خودمو ميگم ،به نظر من هست چون حسش كردم و چندباري با تمام وجود حضورشو ديدم اونم وقتي كه از شدت استيصال قلبم در حال انفجار بود حتما و قطعا اين حرف من نميونه براي شما دليل كافي باشه
    حالا كه اون كتاب رو خوندين تا هنوز حرارت كتاب تو تن و روحتونه نقدهايي كه براي كتاب هست رو هم بخونين
    من فكر نميكنم بلكه مطمين شدم كه روايت ها و نقل قولهاي زيادي كه به اسم ايمه و دين و براي اثبات حقانيت گفته و نوشته شده سليقه اي ،اغلب دستكاري شده و هدف داره .من نه اهل تحقيقم نه با سواد ،همون حد مطالعه خودم خيلي وقتها وقتي روايتي رو كامل ش رو پيدا كردم ،معنيش با برش ي كه از روايت ديدم فرق داشته
    چند مدت قبل بعد از شك و سوال زياد راجع به يك موضوع به يه تعادل نسبي و جواب لااقل قابل قبول براي خودم رسيدم بالا و پايين زياد شدم تا شك و رد هم رفتم ،راه جواب همون نظرهاي مخالف و نقدهاشون به هم بود از جمع بندي اون حرفها و نوشته ها ،فكر ميكنم بازهم ميگم فكر ميكنم الان به جواب درست رسيدم


    ميدونين
    وقتي به قبل از امروز خودم نگاه ميكنم وقتي زنجبيل ٩ سال قبل رو با زنجبيل امروزي مقايسه ميكنم ميبينم چقدر بسته و احمق بودم چقدر دنياي دانسته هام كم بود خدا كمك كنه كه ده سال بعد باز ببينم بيشتر و بهتر ميدونم اما اين رو فقط مديون اين كوچ ميدونم
    مديون ديدن ادمها ،مديون درد نگاه ادمهاي دور و بر ،مديون قضاوت شدن،مديون سوال هاي خودم و ادمهاي اطراف و مديون بچه ها و تلاش براي تربيتشون كه همه اونها من رو تحريك كردن براي بيشر دونستن
    جاي خوبي ايستادين اما متوقف نشين ،اونجا مقصد نيست
    خوشحال ميشم وقتي بيشتر فهميدين ،هر طرفي ، باز هم بنويسين

    پاسخحذف