۱۳۹۴ مهر ۲, پنجشنبه

مهرماه، کلاس هنر اول راهنمایی، درخت

امروز تا دبر وقت دانشگاه بودم. حوالی عصر رفتم و قدمی زدم. نزدیک ساختمان Stamp یک جماعتی روی زمین و پله ها نشسته بودند و نقاشی می کشیدند. مدل شان هم یک درخت فوق العاده معمولی بود.
یاد کلاس اول راهنمایی افتادم که معلم هنرمان آقای یوسفی (هر کجا هست، خدا خیرش بدهد) ما را به حیاط مدرسه برده بود و از ما خواسته بود که درختی را نقاشی کنیم. بیچاره درخت در وسط آهن و سیمان گیر افتاده بود. چند سالی آنجا بود و بعد هم به حکم توسعه پارکینگ و ... از ریشه درآمد و جایش را آسفالتی بد ریخت گرفت.

عکس زیر ربطی به آن درخت ندارد، فقط باز هم یادم آمد که پنجره کلاسمان رو به درختی مانند زیر باز می شد که آن هم قطع شد، جایش هم خاک خشک و خالی ماند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر