۱۳۹۳ مهر ۲۰, یکشنبه

روزهای خونین خاورمیانه و سردرگمی امریکا

روزها و شبهای خاورمیانه خونین است و قدرت بزرگ فرامنطقه ای، آمریکا، هم سردرگم. افراد و نیروهای مختلف به جان هم افتاده اند و عراق و سوریه و یمن و ... غرق در بحران های بزرگ هستند.
این بحرانها و گرفتاریها هزاران دلیل تاریخی و مذهبی دارند اما از یک مورد نباید غافل شد که ای بسا اگر طور دیگری رخ می داد این همه فاجعه اتفاق نمی افتاد و آتش برای مدتی طولانی تر زیر خاکستر باقی می ماند. آن مورد رابطه و دیالوگ "طبیعی" بین ایران و امریکا است.
سی و اندی سال از قطع روابط دو طرف می گذرد، رابطه ای که نه تنها قطع شد، بلکه به خصومت کشیده شد و دو طرف دعوا و دیگرانی که نفع شان در دعوای این دو بود، در سه دهه گذشته مرتب بر شعله خصومت دمیدند. در این گیرودار قدرت های منطقه ای بیکار نبودند و از این خصومت استفاده کردند تا منافع خودشان را دنبال کنند. ظهور قدرت های سنی مذهبی که ایدئولوژی سنی گری دارند در همین فضای خصومت ایران شیعی و امریکا مجال می یابد. تا قبل از آن حکومت های سنی مذهب حکومت هایی در داخل مرزهای خود بودند و استبدادشان محدود به مرزهایشان بود، اما امروز قدرت های سنی گرا قدرتهای فرامرزی هستند. ای بسا اگر شعور دولتمردان و حاکمان ایران می رسید و دست از جنگ و جدل با امریکا برمی داشتند، این تفکرهای بنیادگرایانه اجازه ظهور نمی یافتند و مسیر منطقه تغییر می کرد و این همه خون ریخته نمی شد و این همه آدم بدبخت نمی شدند.

سردرگمی امروز امریکا هم یکی از نتایج همین بازی خونین است، از طرفی قدرتهای سنی مذهب مثل قطر و امارات و عربستان و ترکیه یاران منطقه ای امریکا هستند و از خصومت ایران و امریکا استفاده کرده اند و ریشه های قدرت خود را محکم ساخته اند و از طرفی دیگر یاغی شده اند و به مدد قدرت پول و موقعیت شان در برابر امریکا قد برافراشته اند.

کلید حل "بخشی" از مشکلات منطقه اولا تغییر روابط ایران و امریکاست و بعد هم تغییر نگاه دولتمردان امریکایی به منافع شان در منطقه. امریکایی ها در تشخیص دوست از دشمن اشتباه کرده اند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر