امیر جان سال نوی تو هم، آن جا در غربت که امیدوارم غربت جسم اگر هم باشد، غربت جان نباشد، مبارک بادا. راستی داریم پیر می شویم امیرجان . . . بغض گاهی می بندد راه گلویم را، این جا که من هستم خیلی ساکت است، خیلی. خیره می شوم گاهی به آسمان و درخت، به کوچه و خیابان . . . مرتضی
امیر جان سال نوی تو هم، آن جا در غربت که امیدوارم غربت جسم اگر هم باشد، غربت جان نباشد، مبارک بادا. راستی داریم پیر می شویم امیرجان . . . بغض گاهی می بندد راه گلویم را، این جا که من هستم خیلی ساکت است، خیلی. خیره می شوم گاهی به آسمان و درخت، به کوچه و خیابان . . .
پاسخحذفمرتضی