۱۳۹۱ دی ۲۶, سه‌شنبه

فاصله

پس فردا ان شاء الله عروسی خواهرم خواهد بود و من اینجا هستم، هزاران مایل دور از جایی که باید باشم، 
برادر بزرگ باشی و در عروسی تنها خواهرت غایب باشی،
زندگی داستان مسخره ای است، مسخره.
مادر و پدرم آروز داشتند که آنجا باشم، دردناک است،

آن روزی که بلا را بر سرمان نازل کردند، خوشحال بودند که دنیا را تکان داده اند، تف.

همه ما دور از جایی هستیم که باید باشیم، همه.

سردرگم هستم،
عصبانی، خشمگین، ناراحت، ... 

امیدوارم که با هم خوش و خرّم باشند./

۱ نظر:

  1. گاهی که مسجد میرم انقلابی های ۵۷ رو میبینم که خیلیهاشون بورس حکومت بودند و علیه شاه تظاهرات میکردند حالا با خانواده اینجا هستند و گاهی یاد دیزی و دربند میکنند!
    زندگی باید ادامه داشته باشه،خوشحال باش . این وضع هم زیاد دوام نمیاره .

    پاسخحذف