---
از آنجايي كه پليس به غلطخوردن افتاد كه چرا به دست مجرمي چون نسرين ستوده دستبند زده، از آنجايي كه مامور زن همراه نسرين چنان قيافه بدبختي داشت كه انجمنهاي حمايت از زنان بايد فكري به حالش بكنند، از آنجايي كه عروسكي كه نسرين براي پسرش بافته نرمتر از آن است كه همه سازمانهايي كه ميتوانند همه توطئههاي نرم را خنثيكنند كاري در مقابلش از دستشان بربيايد، از آنجايي كه وزارت اطلاعات كه پشه را در هوا و ماهي را در دريا و كرم را زير خاك رديابيميكند بلد نيست با يك عروسك بافتني چهكند، از آنجا كه وزارت اطلاعات ما كه سهل است جمع سيا و موساد و ك گ ب سابق در مقابل اين عروسكها ناتوانند، از آنجا كه اگر اين عروسكهاي مادر باف را از نخ آويزانكني به اندازه صد برابر آن جوان چيني در تينآنمن جلو تانك را ميگيرند، از آنجا كه شوراهاي عالي و غيرعالي امنيت ملي و فراملي نميتوانند آييننامه مقابله با عروسكهاي بافتني بنويسند، از آنجا كه شايد باربي عامل استكبار باشد اما نوكري استكبار هيچجوره به اين بافتنيها نميچسبد، از آنجا كه عروسكهاي را نميتوان آورد در بيستوسي كه اعترافكنند جاسوسند، از آنجايي كه سازمانهاي اطلاعاتي كه بلدند هزارتا بمبگذار و هواپيماربا را بگيرند نميدانند با عروسك چه بايدكرد، از آنجا كه نسرين ستوده با يك دستبند خوردن و دوتا ميل بافتني و يك مشت نخ كاريكرده كه خيليها نه راه پس داشتهباشند نه راه پيش، پيشنهادميشود از اينبهبعد به نسرين ستوده بگوييم "نسرين اره".
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر