۱۳۹۶ اسفند ۸, سه‌شنبه

حساب و کتاب

باز هم نزدیک عید است و بازار ایران مثل همیشه ملتهب شده است. دلار تا سقف پنج هزار تومان بالا رفت و دولت مجبور شد که برای تثبیت قیمت آن چوب حراج بر همان اندک باقی مانده سرمایه های ملی بزند و طرح اوراق قرضه با بهره بیست درصد را اجرا کند.
کجای دنیا سود اوراق قرضه بیست درصد است؟ مگربانک ها و دولت چه تجارتی دارد که می تواند بیست درصد سود بدهد؟ اگر اقتصاد ما اینقدر جذاب است و این قدر سودآور است، پس چرا هیچ کس رغبتی به کار و تولید ثروت ندارد؟

ریشه این آشفتگی اقتصادی کجاست؟
ریشه این بلبشو اقتصادی در عدم باور به حساب و کتاب است. آنانی که سالهاست در مصدر قدرت هستند به هیچ حساب و کتابی اعتقاد ندارند، نه دنیوی، نه اخروی، و این دو البته یک روی سکه هستند.
برای نمونه درباره عدم یقین به حساب و کتاب اخروی: آنها ایمان دارند و برای ایمان شان هم هزار حدیث و خبر دارند که یک قطره اشک بر حسین (ع) تمامی گناهان شان را می آمرزد. دهه اول محرم نذری می دهند و بقیه سال  و حتی همان ایام خلق الله را سرکیسه می کنند. ریشه بدبختی ها همین جاست. آنها اعتقادی به عمل و نتیجه اش ندارند، گمان دارند که همیشه قدرت های ماورایی هستند که بر خلاف عقل و سنت طبیعت رفتار می کنند و آنها را از مهلکه می رهانند.

درباب اقتصاد هم داستان همین است، آقایان حاکم اعتقادی به حساب و کتاب ندارند. پول بی حساب چاپ می کنند و بعد هم دعا می کنند که تورم بالا نرود و یا تقصیر را بر گردن دیگران می اندازند. حضرات! کار دنیا حساب و کتاب دارد. نه شما، نه محمد و علی و ... نمی توانید پول مفت چاپ کنید و انتظار تورم نداشته باشید. 
برخوردشان با مشکلات چگونه است؟ "از این ستون به آن ستون فرج است". هر بار که این دمل چرکین سر باز می کند و کثافت بیرون می زند، از کیسه خلیفه می بخشند و ثروت ملی را حراج می کنند تا چهار صباحی بتوانند به روال اشتباه خود ادامه دهند. نمونه اخیرش هم داستان سود بیست درصدی و طرح سود دلاری و ...

  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر