خنگ و بي سواد به معني دقيق كلمه.
توشون تك و توك آدم حسابي پيدا مي شه، اما امان از دست اكثريت مطلق شون.
نمي تونند چهار تا عدد رو با هم جمع كنند، حل مساله هاي ديناميك و مشتق گيري و ... پيش كش.
خدا براشون خواسته كه يكي دو قرن پيش يك سري آدم باهوش و با سواد نشسته اند دور هم و همه سيستم هاشون رو درست چيدن. (البته بماند كه گافهاي اساسي هم دارند)، بعد هم هميشه نعمت خدا رو سرشون ريخته، آب فراوان و خاك خوب و هواي مساعد و زمين پهناور.
و البته يك كار را خيلي خوب بلد هستند، بلد هستند كه خوب و دقيق فكر كنند تا كسان ديگري براشون مسايل سختشون رو حل كنه! و اين يعني نبوغ سياسي!
هزاران نفر از هند و پاكستان و ايران و چين و ... با هزار دردسر و بدبختي به اينجا مي آيند تا مسايل سخت و دشوار اين كودنها رو حل كنند. هميشه هم بايد آرزو كنند كه اي كاش بتوانند اينجا بمانند و ... خلاصه اينكه داستان برده داري نوين است.
بهترين و قوي ترين كارگران فكري و حتي جسمي، با پاي خودشان و با هزار آرزو خود را تسليم ارباب بزرگ مي كنند، همانند گدشته ها هم، همگي تست مي شوند، مثل سابق كه دندانها و استخوانها را نگاه مي كردند، اين بار بايد پرونده پزشكي خوب داشت و هزار تا امتحان رنگ و وارنگ آيلتس و تافل و جي مت و كوفت و زهرمار داد و ...
هوش و ذكاوت يعني همين كه تو بتواني سيستم رو طوري هدايت كني كه همه آرزوي برده شدن داشته باشند!
برده های قدیم رو به زور میاوردند ولی برده های جدید خودشون میان.
پاسخحذفچه تعادل خوبی! در عوض این جا در ایران تا دلت بخواهد بی سواد ها و بی فکر ها بر مردم حکومت می کنند
پاسخحذف