۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه
۱۳۸۹ تیر ۶, یکشنبه
بغض نفرت
هنوز بعد يك سال و اندي وقتي چمدانها را جابجا مي كنم، دنبال نشاني از گذشته ها هستم.
آنها را باز مي كنم و مانند ديوانه ها آنها را مي گردم.
---------------------------------------------------
هر روز نفرتم از تمام آن كساني كه اين شرايط را بر مردم ما تحميل كردند بيشتر و بيشتر مي شود.
نااميدي، سرخوردگي، ياس، خستگي، دشمني، فقر و ...
نمي دانم كه چقدر خودمان مقصر هستيم و چقدر آنها مقصر هستند.
نمي دانم از اين بذر نفرت چه خواهد روييد.
۱۳۸۹ خرداد ۲۲, شنبه
Sin City
سامرست موام كتابي دارد به نام پيرامون اسارت بشری (یا پایبندیهای انسانی)؛ خيلي خيلي سال پيش آن را خوانده بودم.
دوست داشتم كه اي كاش قدرت قلمي مانند سارتر مي داشتم تا هنگامي كه در هتل/كازينوهاي وگاس نشسته بوديم و مردم را نگاه مي كرديم، درباره "تباه كاري هاي انساني" مي نوشتم.
۱۳۸۹ خرداد ۱۵, شنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)