۱۳۸۹ تیر ۶, یکشنبه

بغض نفرت

هنوز بعد يك سال و اندي وقتي چمدانها را جابجا مي كنم، دنبال نشاني از گذشته ها هستم.
آنها را باز مي كنم و مانند ديوانه ها آنها را مي گردم.



---------------------------------------------------



هر روز نفرتم از تمام آن كساني كه اين شرايط را بر مردم ما تحميل كردند بيشتر و بيشتر مي شود.
نااميدي، سرخوردگي، ياس، خستگي، دشمني، فقر و ...
نمي دانم كه چقدر خودمان مقصر هستيم و چقدر آنها مقصر هستند.
نمي دانم از اين بذر نفرت چه خواهد روييد.

۱ نظر:

  1. آدم یاد این نوشته ی آیدا پیاده رو می افته:
    http://piaderou.com/?p=232

    پاسخحذف