۱۳۹۵ آبان ۲۰, پنجشنبه

یک پرسش ظریف

این روزهای پرکاری :)

نیویورک تایمز اطلاعات بسیار جالبی از انتخابات اخیر منتشر کرده است. تمام سوالات عالی و بجا هستند و دید بسیار عمیقی از چرایی امری که اتفاق افتاد ارایه می کنند.

به نظرم ظریف ترین پرسش این مجموعه که دقیق ترین تحلیل برای اتفاق رخ داده را بیان می کند این پرسش است:

What do you expect for the next generation of Americans?


پاسخ آماری مردم امریکا مهم است. 
ترامپ انتخاب می شود چون 63% (به این عدد دقت کنید، کابوس احمدی نژادی در آن موج می زند) مردم آمریکا اعتقاد دارند که وضع عمومی نسل آینده بدتر از امروز است. این اعتقاد منفی و این یاس و سرخوردگی اجتماعی راه را برای تصمیم عاقلانه بر آنها می بندد. این آدمها در شرایط اضطراب رای به ترامپ داده اند. 
یاس فردی و اجتماعی راه را بر خرد و عمل راه گشا می بندد. آدم و جامعه مایوس با دست خود و بار رای خود، خود را نابود می کند.

به خداوند پناه می برم از یاس و ناامیدی فردی و اجتماعی.

"شیطان شما را از تهیدستی می ترساند و به پلیدی فرمان می دهد ..." بقره 268

۱۳۹۵ آبان ۱۹, چهارشنبه

کابوس نوامبر

مثل کسانی که آوار بر سرشان خراب شده هستیم. دیروز و دیشب نتایج انتخابات امریکا روی سرمان خراب شد، مثل دیوار. مثل 84 و 88.

نه اینکه هیلاری تحفه باشد، نه. اصلا و ابدا. 
که ترامپ فاجعه است. آشغالی است عقب افتاده، نژادپرست، بی شرف، رذل و بی قانون. 

برای مایی که فاجعه سال هشتاد و چهار و هشتاد و هشت را دیده ایم، واضح است که چه خواهد شد. بناهای اجتماعی فرو می ریزد و همه ساختارها به مسخره گرفته خواهد شد. شکاف های اجتماعی بیشتر خواهند شد و فاصله های عمیق تر. سرمایه های انباشه شده به باد هوا می روند و فقط عده ای موج سوار سودی مالی خواهند برد. سودی بی برکت.

آن روزی که خانم هیلاری با آن عطش بی نهایت برای قدرت، با همه عالم و آدم زد و بند می کرد تا سندرز را از معرکه خارج کند، در حالیکه همه می دانستند که قشر جوان امریکایی هیلاری را دوست ندارند، باید فکر این روز را می کردیم.

نیامدن هیلاری مهم نیست، آمدن کسی مانند احمدی نژاد مهم است. آمدن آدمی شلخته و بی توجه به قانون مهم است. باید منتظر ماند تا ببینیم که این مردک نارنجی چشم سفید و طرفداران کم سواد و نژادپرستش چگونه ساختارها را نابود می کند و دنیا را بهم می ریزند.

۱۳۹۵ آبان ۱۴, جمعه

چهار روز مانده به اتمام این شو مسخره و شروع دوره ای بدتر

چهار روز تا انتخابات امریکا باقی مانده. مطابق معمول داستان تبدیل به یک شوتلویزیونی بی محتوا شده است، در حالیکه تقریبا همه می دانند که داستان عمیق تر از این حرف هاست.
جامعه امریکا اسیر و گروگان گروه های سیاسی شده که ماحصل آنها ترامپ و هیلاری هستند. یکی از یک بدتر و افتضاح تر.
آدم ها کم و بیش این ها را می فهمند.

آنچه کمتر مورد توجه است بیدار شدن دیوی پلید در جامعه امریکاست. چه ترامپ رای بیاورد، چه نیاورد، آن دیو بیدار شده است و به راه افتاده است.
دیو سرکشی ها نژادی، جنسی، تنفر، خودبرتر بینی، تبعیض و نابرابری. سالها بود که این غول کم و بیش پنهان بود، نه اینکه نبود، بود اما سیاست های افراد لااقل در سخن با آن در تضاد بود. وجود پنهان دیو و خواست عمیق گروهی از مردم امریکا که هنوز در آروزها بر باد رفته زندگی می کنند، منشاء ظهور ترامپ بود. حضور پررنگ ترامپ حلقه فیدبک مثبتی بود که دیو پنهان را از پستوها به صحنه آورد.
اشتهای بی نهایت مردم امریکا به "سرگرمی" و اعتیاد آنها به شوهای تلویزیونی باعث شد که دلقکی به نام ترامپ پا بگیرد و هر روز بزرگ تر شود.
کثافتکاری های درون حزبی دموکرات ها هم مزید بر علت شد. فشار کلینتون ها و زد و بندهای چندین ساله شان برای به مصدر نشاندن هیلاری، با تمام آن سوابق منفی اش، کار خودش را کرد و بخش بزرگی از جامعه را در سکوت و ناامیدی فرو برد. 

فضای این روزهای امریکا چقدر شبیه سال نکبت 84 خودمان است. فلان اندشمند و فعال اجتماعی معروف و شناخته شده می گوید که رایش ترامپ است چون باعث تغییر ساختارهای ناکارآمد در واشینگتون می شود. واقعا؟ ایشان از کجا می داند؟ سال 84 دقیقا همین حرف را در ایران می گفتند که ما به ا.ن رای می دهیم تا هاشمی از گردونه خارج شود و نظام سیاسی ایران تغییر کند و ... ا.ن آمد و تخریب کرد و رفت. هشت سال نکبت مردم بدبخت هزینه جنون او دادند و تمام راه ها بسته شد. چه تغییری ایجاد شد؟ ساختار تفکری و سیاسی تغییر کرد یا هنوز جامعه بهای همان روزها را می پردازد؟ ارکان قدرت به خطر افتاد؟ تفکر سیاسی مردم عمیق تر شد؟ بلوک های سیاسی در ایران بالغ تر شدند؟ یا همچنان همان بلبشوی سابق برقرار است؟ 
   

۱۳۹۵ آبان ۱۱, سه‌شنبه

LIFE. ... Then, perhaps within minutes, the first cell came into existence. PERHAPS.

Read this long article: http://www.bbc.com/earth/story/20161026-the-secret-of-how-life-on-earth-began

Read it thoroughly, it has tons of very useful information, including many references to scientific papers. In this paper, you will read about Metabolism, Offspring (DNA, RNA, ...), Structure, and many other things related to the complex concept of life.

I love and hate this kind of articles.

Why love and why hate?
The scientific approaches to understanding the mechanisms are highly appreciated. But, there is a very fundamental concern. This concern is common in many scientific examples. What is that concern?
It is good to make "theories" based on scientific approaches, but it is not right to generalize the results of those theories. We have to comprehend the boundaries of our theories. I am not defending the GOD. He should be able to defend himself. I am talking about the careless generalization of some basic theories. We must know the capacities and boundaries of our theories. Let me give an example that all of us know about it. After Newton, it was thought that we know everything about the universe. Why? Because Newton theories enabled us to predict the motion of the Heavenly objects. For decades it was the dominant stream. But, we now know that was not correct. That theory is a simplified version of something more general and it CANNOT describe everything, even in the solar system.
So, it is good to be curious about everything, ask everything, search for root causes, but keep it in your mind to be scientifically humble. Our theories have limited capacities. They can not solve all the universe problems.
Humbleness is a forgotten concept in public scientific communities, while I believe that those articulated scientists are indeed know about the limitations of their theories. They never have the claim that we are solving all the problems.